صفت:کلمههایی که چگونگی و خصوصیات اسم را بیان میکنند و وابسته به اسم باشند را صفت گویند.صفت از حیث مفهوم:1- صفت بیانی :صفتی است که چگونگی و خصوصیات اسم را مانند قد،رنگ، جنس و... برساند .صفت بیانی خود برپنج نوع است :ô صفت ساده:صفتی است که تنها چگونگی وخصوصیات موصوف را بیان می کند. ویک جزء (تکواژ)دارد. مانند سیاه، سفید، ô صفت فاعلی:صفتی که بر کننده کار دلالت کند. ساخت اقسام صفت فاعلی:الف) بن مضارع + نده = گیرنده، خواننده.ب) بن مضارع + ان = گریان،خندان.ج) بن مضارع + ا = دانا، شنوا.د)بن مضارع و بندرت بن مضارع + ار = خریدار، نمودار.ه) بن مضارع یا مضارع + گار= آموزگار، پرهزگار.و) اسم معنی و بندرت صفت یا بن فعل + گر= دادگری، رفتگر.ôصفت مفعولی: معمولا از بن ماضی+ کسره(ه)ساخته می شود: گرفته، شنیدهکه آن را اسم مفعول نیز نامیده اند صفتی است که معنی مفعولیت دارد.یعنی کار بر آن واقع می شود.ô صفت نسبی: صفتی است که به کسی یا چیزی نسبت داده می شود و با افزودن پسوندهای" ی، ینه، گانه، و..." ساخته می شود.ô صفت لیاقت: صفتی است که شایستگی و قابلیت موصوف را می رساندو با افزودن"ی" به آخر مصدر ساخته می شود.اقسام صفت بیانی :1- از لحاظ ساخت الف)صفت ساده:خوب، عالی، تند، بد. ب) صفت مرکب:ارجمند،گرانبها، خوانندهپسوندهای صفت نسبی :ی (تهرانی) ین(زرین) ینه( زرّینه) ان(بابکان) انه(مردانه) انی(ظلمانی ) گان(گروگان) گانه(جداگانه) چی(تلفنچی) ه(سه روزه) ôکلماتی مانند :جنگی (صفت نسبی دارای معنی فاعلی- ارسالی (صفت نسبی دارای معنی مفعولی).پسوندهای رنگ: گونه،گون،دیس، سار، وار، وش، آسا.پسوند لیاقت: ی(خوردنی، دیدنی).پسوند مبالغه: و(اخمو، شکمو).پسوند دارندگی:ور(اور(رنجور) آگین- گین- گن- مند- ناک2- اقسام صفت بیانی از لحاظ درجه ومقایسه :مطلق: مقایسه نمی کند: خوب،بلند، عالی.تفضیلی(مطلق+ تر):یکی را با یکی یا چند تا مقایسه می کند.بهتر،خوبترصفت عالی (مطلق + ترین) : مقایسه یکی با همه است .بهترین،خوبترین 2- صفت مرکب:از دو یا چند تکواژ مستقل تشکیل می شود.پابرهنه، پرآب، پاره پاره، برخی از صفت های مرکب این گونه ساخته می شوند:الف) از اسم وصفت(یاصفت +اسم) : سفیدپوست، بداخلاق.ب) یک یا دو تکواژ مستقل + بن فعل: خودخواه، راهنما، دل گشا.3- صفت مشتق:در ساختمان چنین صفتی یک تکواژ مستقل و دست کم یک "وند " وجود دارد : بی ادب .برخی از صفت های مشتق این گونه ساخته می شوند:الف)پیشوند + صفت یا اسم= ناپاک،ناهماهنگ، ناسپاس، نسننجیده.ب) صفت+ پسوند = ویرانگر، روشنگر، صادقانه، خردمندانه.ج) اسم+ پسوند= ابریشمی، بهاره، پاییزه، خانگی(صفت نسبی).د) بن مضارع+ پسوند= بینا، زیبنده، گریان(صفت فاعلی).ه) بن ماضی + پسوند= شکسته(مفعولی)،خریدار(فاعلی).4- مشتق- مرکب:این نوع صفت هم مشتق است هم مرکب:ناجوان مرد، حمایت کننده، هیچ کاره، چهارده ساله، ایرانی نژاد.انواع صفت1-صفت اشاره: کلمات این، آن، همین، همان، چنین، چنان، اینچنین و آنچنانبه تنهایی: ضمیرند و با اسم وجانشینان آن: صفت.مانند: این قلم را بردار. این :صفت این را بردار. این:ضمیر 2- صفت پرسشی: کلمات چه، چگونه، چند، چندم، چندمین، کدام،کدامینبا اسم وجانشینان اسم: صفت و به تنهایی: ضمیرند.مانند: چه قلمی داری؟ چه:صفت چه داری؟ چه:ضمیر پرسشی3- صفت مبهم: همه، فلان، بهمان، چند، چندم، چندمین، هیچ اند، دیگر، دگر، هربا اسم وجانشینان اسم: صفت و به تنهایی: ضمیرند.مانند: همه قلم ها را برداشتم. همه:صفت همه را برداشتم. همه: ضمیرنکته: "هر" هرگز به تنهایی نمی آید، با بعضی از کلمات ترکیب می شود: هرکه، هرچه، هرچندو...4- صفت تعجبی: کلمات (چه و عجب) اگر در جمله همراه اسم یا ضمیر بیایند و تعجب گوینده را درباره آنها نشان دهند، صفت تعجبی هستند:مانند: چه آدم خوبی است! نکته: این کلمات اگر در جمله وابسته به اسم و جانشینانش نباشند، قید یا ضمیرند.مانند: چه زیبا می نویسد! چه: قید چه ها بر سرش آوردند ! چهک ضمیرôنکته:این صفات( اشاره، مبهم، تعجبی، پرسشی) چون اغلب پیش از موصوف می آیند، صفت پیشین نام دارند.5- صفت شمارشی(عددی): الف) عدد اصلی : یک، دو، صد، میلیون.ب) عدد کسری: یک دهم، ده یک، ثلث، یک سوم.ج) عدد ترتیبی:دوم، دومین، صدم، صدمین( کلمات نخست، نخستین، اول، اولین، آخر،آخرین هم صفت عددی ترتیبی اند).د)عدد توزیعی: یک یک، یک به یک، یک دانه یک دانه، دو دو، دو به دو، دوتا دوتا.
نظرات شما عزیزان: